دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۵:۰۲
۰ نفر

علیرضا ثنایی: 8 سال پیش در سال 2001 میلادی وقتی جرج بوش اهداف خود از حمله به افغانستان را مبارزه با تروریسم و برقراری دمکراسی اعلام کرد، کمتر ناظر مطلعی می‌توانست به این شعارها اعتماد کند.

 اکنون با گذشت 8 سال از آن زمان، بوش و ناتو هر کدام درصدد سلب مسئولیت از خود در مقابل وضعیت کنونی افغانستان هستند. البته بوش با بازگشت به تگزاس به‌عنوان یک شهروند عادی، اکنون چند روزی است که دیگر از دوربین و نگاه خبرنگاران در امان است و مجبور نیست به آنها پاسخی بدهد، اما تا لحظه آخر دوران ریاست‌جمهوری، او علاوه بر عراق و دیگر بحران‌هایی که به‌عنوان پدید‌آورنده‌اش سرزنش می‌شد، درباره اوضاع افغانستان هم باید پاسخ می‌داد.  

شاهد این مسئله پاسخ وی به سؤال خبرنگار افغانی است که در آخرین سفر بوش به افغانستان از او درباره افزایش فقر، خشونت و تروریسم و همچنین تحقق نیافتن شعارهای بازسازی در این کشور سؤال کرده بود که رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، بدون اشاره به مستندات، صرفا به این پاسخ کلی بسنده کرد که وضع مردم افغانستان بی‌شک در مقایسه با سال 2001 بهتر و درمانگاه‌ها و کلینیک‌های زیادی در این کشور فعال شده است، شمار مدارس در افغانستان افزایش یافته است و دختران و پسران زیادی در این کشور به تحصیل اشتغال دارند. این ادعا به وضوح با واقعیات امروز جامعه افغانستان در تضاد قرار دارد.

بــــراســاس اعلام کـمـیتــه‌ بین‌المللی مواد‌مخدر موسوم به‌ای. ان. سی. بی‌(INCB) وابسته به سازمان ملل متحد، تولید هروئین در افغانستان در سال 2007 میلادی در مقایسه با سال 2006، 34 درصد رشد داشته و با وجود تلاش‌های بین‌المللی برای کاهش تولید مواد‌مخدر در همین سال، در مجموع 8 هزار و 200 تن هروئین در افغانستان تولید شده است. در این مدت کاشت خشخاش در افغانستان 17 درصد افزایش یافته و هم‌اکنون 193 هزار هکتار از اراضی کشاورزی این کشور زیرکشت این محصول است، همچنین 93 درصد از مواد‌مخدر موجود در بازارهای جهان در افغانستان تولید می‌شود.

پیش‌تر نیز آنتونیو ماریو کاستا، رئیس آژانس مواد‌مخدر سازمان ملل متحد اعلام کرده بود که تولید تریاک در افغانستان با ناامنی‌ها و خشونت‌های جاری در این کشور رابطه مستقیم دارد. همین مسئول سازمان ملل هشدار داده بود که اروپا، روسیه و کشورهایی که هدف تولید تریاک در افغانستان هستند، باید خود را برای مقابله با تبعات امنیتی و سلامتی این ماده مخدر آماده کنند زیرا کشت خشخاش در افغانستان همواره افزایش داشته است‌ و آمار تولید تریاک تا پایان سال 2008 به‌طور غیرمنتظره‌ای افزایش خواهد داشت.

واقعیت این است که از زمان حمله نیروهای ائتلاف به افغانستان، وظیفه مبارزه با تولید و قاچاق مواد‌مخدر در این کشور به نیروهای خارجی به‌ویژه انگلیسی واگذار شده اما هر سال با رشد کاشت خشخاش و در نهایت با افزایش تولید مواد‌مخدر در افغانستان روبه‌رو بوده‌ایم. افزایش تولید مواد‌مخدر در افغانستان در حالی صورت می‌گیرد که نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در افغانستان مسئول اصلی مبارزه با تولید مواد‌مخدر در این کشور هستند. هم‌اکنون 31 هزار نظامی، از 51 هزار نیروی ائتلاف مستقر در افغانستان، آمریکایی هستند.

میراث 8 ساله مداخله آمریکا و ناتو در افغانستان به همین اندک بسنده نمی‌شود. خشونت و ناامنی نیز در این مدت همواره رو به گسترش بوده است. این موضوع به وضوح در گزارش نماینده ویژه سازمان ملل در افغانستان به شورای امنیت آمده است. در این گزارش تصریح شده است که خشونت و ناامنی در افغانستان به‌ویژه در مناطق جنوب و شرق این کشور افزایش یافته و به سمت ولایت‌های همجوار کابل رو به گسترش است.

در این گزارش همچنین به افزایش حملات علیه غیرنظامیان و تلفات آنها بر اثر حملات هوایی نیروهای ائتلاف اشاره شده است. آثار فاجعه بار حضور اشغالگران در افغانستان آنچنان مسجل است که مسئولان انگلیسی نیز به آن معترف شده‌اند. چندی پیش هفته نامه فرانسوی لو کانار آنشنه، نسخه‌ای از سخنان محرمانه ژان فرانسیس فیتو، دیپلمات فرانسوی به دست آورده که وی گزارشی را از دیدار خود با سر شرارد کوپر کولز، سفیر انگلیس در افغانستان ارائه می‌دهد.

در این دیدار، سفیر انگلیس اوضاع کلی افغانستان را بد، اوضاع امنیتی آن را رو به وخامت و مردم را بی‌اعتماد به دولت ارزیابی می‌کند. وی افزایش نیروهای ناتو را بی‌تاثیر و دارای نتیجه عکس قلمداد کرده و تصریح می‌کند که حضور نظامی نه راه حل مسئله بلکه بخشی از مشکل به شمار می‌رود و افزایش نیروها، ما را به‌عنوان یک نیروی اشغالگر نشان خواهد داد. شاید جالب‌ترین بخش افشاگری نشریه فرانسوی به این اعتراف سرکوپر کولز برمی‌گردد که آشکارا شکست برنامه دمکراتیزاسیون افغانستان را فریاد می‌زند؛ تنها شیوه حفظ کنترل بر افغانستان در دهه آینده قبول یک دیکتاتور قابل پذیرش خواهد بود و کشورهای عضو ناتو باید افکار عمومی را برای پذیرش این مسئله آماده سازند.

غیرنظامیان، اصلی‌ترین قربانیان

 بدیهی است که غیرنظامیان اصلی‌ترین قربانیان افزایش ناامنی و خشونت در افغانستان هستند. به گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر شمار قربانیان غیرنظامی ناشی از حملات هوایی آمریکا و ناتو در سال 2007 سه برابر شده است. آخرین نمونه از این دست، کشتار غیرنظامیان در حمله هوایی ماه اوت نیروهای ناتو در غرب افغانستان بود که 90 غیرنظامی افغان که 60 تن آنان را کودکان تشکیل می‌دادند، یک جا جان باختند.

یکی از شعارهای بوش و نیروهای ائتلاف در لشکرکشی به افغانستان مبارزه با تروریسم به‌ویژه گروه طالبان بود اما در این مدت نه تنها به این وعده - جدای از تردیدهای معمول درباره حسن نیت آمریکایی ها- عمل نشد  بلکه رفته رفته رایزنی‌ها برای به صحنه کشاندن این گروه تروریستی هویدا شده است.

روزنامه انگلیسی آبزرور اواخر سپتامبر سال 2008 فاش کرده است مذاکرات بی‌سابقه‌ای میان یک مقام ارشد پیشین به نیابت از این گروه، نماینده دولت افغانستان و میانجی‌های دولت عربستان با حمایت برخی کشورهای غربی در جریان است تا راه برای مشارکت طالبان در حاکمیت افغانستان هموار شود. انگلیس در این میان مسئولیت حمایت دیپلماتیک و لجستیکی از مذاکرات را بر عهده دارد که این اقدام در تناقض کامل با ادعاهای غربی‌هاست که مدعی بودند فقط زمانی با طالبان وارد مذاکره خواهند شد که این گروه، خشونت را مذموم شمرده و محکوم کند. فرانسوا فیون، نخست وزیر فرانسه و همچنین منابع افغان این مذاکرات را تایید کرده‌اند.

مداخله ناتو و آمریکا در افغانستان همچنین روند بازگشت آوارگان افغان را به موطنشان، تسهیل نکرده است. آنتونیو گوتیرز، کمیسر عالی سازمان ملل متحد، در امور پناهندگان، در شهریور امسال، اعتراف کردکه  پس از حمله آمریکا و متحدانش در سال 2001 میلادی به افغانستان و سرنگونی طالبان، بخشی از مهاجران افغان به کشورشان بازگشتند  اما این روند به‌دلیل اوج‌گیری خشونت‌ها و ناامنی اجتماعی و اقتصادی تقریبا متوقف شده است. نزدیک به 4میلیون و 500 هزار افغانی در 30 سال گذشته که افغانستان درگیر جنگ بود، به ایران و پاکستان مهاجرت کرده‌اند.

ناتو حتی در افغانستان پیروزی نظامی قابل ملاحظه‌ای به دست نیاورده است. عملیات نظامی که ارتش آمریکا در افغانستان علیه نیروهای طالبان در پیش گرفته به بن بست رسیده است. درست است که نیروهای آمریکایی توانستند در سال 2001 رژیم طالبان را سرنگون کنند  اما از آن زمان به بعد نیروهای طالبان مقاومت خود را تشدید کرده‌اند و حتی چندین منطقه را در جنوب افغانستان به کنترل خود درآورده‌اند.

مردم این مناطق نیز چاره‌ای جز حمایت از طالبان ندارند زیرا بدون کمک به طالبان وضع زندگی آنها بهبود نخواهد یافت. بی‌جهت نیست که ناتو بیش از 80 هزار نفر متشکل از نظامیان آمریکایی، انگلیسی و کانادایی را در مناطقی در جنوب شرقی افغانستان مستقر کرده است که از 7 سال پیش به این  سو، این حضور نظامی ادامه دارد اما این حضور روزافزون نتوانسته است از فعالیت نیروهای طالبان بکاهد.

بحران مدیریت داخلی

در بعد مدیریت داخلی نیز افغانستان در رنج است. بنابر اعلام سازمان غیردولتی اینتگرتی واچ افغانستان از هر 100 دلار اختصاص یافته به مردم افغانستان فقط 45 دلار آن به نفع مردم این کشور سرمایه‌گذاری شده است. شاخص امید به زندگی در افغانستان، به 44 سال کاهش یافته است و معضل آدم ربایی نیز به‌گونه دیگری مردم این کشور را آزار می‌دهد. ابعاد این مشکل به اندازه‌ای است که بازرگانان افغانستان ماه ژوئن گذشته هیئتی را نزد حامد کرزی، رئیس‌جمهور افغانستان فرستادند و از وی خواستند دادگاه ویژه‌ای را برای محاکمه آدم ربایان تشکیل دهد.

دوست و دشمن به این مهم معترفند که گسترش ناامنی و آدم ربایی، کشته شدن هزاران غیرنظامی، افزایش 40 درصدی تولید مواد‌مخدر و بی‌توجهی به طرح‌های بازسازی، نتیجه افکار توسعه طلبانه بوش در افغانستان در 8 سال گذشته است؛ اگرچه خود وی نظر دیگری دارد.

این جمله حامد کرزی، در آخرین نشست خبری مشترک با بوش در کابل، گویای همه چیز است: مردم ما آرزوی یک زندگی آرام دارند و با آرزوی زندگی آرام، جامعه جهانی را در کشورمان پذیرفتیم. ما جامعه جهانی را در افغانستان نپذیرفتیم که وضع‌مان بدتر شود، ما جامعه جهانی را پذیرفتیم تا وضعمان بهتر شود.

کد خبر 74446

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز